محل تبلیغات شما
تویِ باران دویده بودند، پاهایشان را محکم زده بودند تویِ چاله‌هایِ آب و آب را پخش کرده بودند همه‌جا. همدیگر را بوسیده بودند. مثل گربه‌ها خودشان را مالیده بودند به دیوارها، ماشین‌ها، شمشادها، تویِ فرورفتگیِ درِ خانه‌ها قایم شده بودند، از هر خانه‌ای بویِ غذا آمده بود بو کشیده بودند و لذت برده بودند تا بالاخره درِ خانه‌ها را زده بودند یکی یکی تا یک نفر بهشان غذا داده بود. همان وسطِ کوچه خورده بودند وشوخی هم کرده بودند با هم و خندیده بودند.

احتمال، مَجاز و دیگر اوهام

چرا زنها ضعیفترند...

صفحه‌ی خمیده‌ی فلزی

بودند ,تویِ ,کرده ,خانه‌ها ,غذا ,هم ,زده بودند ,کرده بودند ,درِ خانه‌ها ,خانه‌ها را ,بودند یکی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شعر ها و ترانه ها/ رستم رسولي حامی وبلاگ قطب کدنویسی استان کردستان